آیا هیچ انسان عاقلی در آب‌ِحوض یک خانه قدیمی متروکه و یا آب‌نمای کم‌عمق یک پارک شیرجه می‌زند ؟
در حالی که امروز، این به نوعی نا‌بخردی در دنیای کسبوکار، تجارت و حتی کارآفرینی زیاد رخ می‌دهد. شرکتها، سازمانها و حتی افراد موفق، غالبا وارد کسبوکارها و حوزه هایی می‌شوند که فرصت ژرف، جدید و نابی در آن وجود ندارد. بدون خلاقیت و کپی وار انتخاب میکنند. آنها پیرو و دنباله رو اند و نه خالق و خلاق
همین طور بسیارند سازمان‌هایی که استراتژی‌های خود را حتی بدون توجه به فرصت های موجود بازار تدوین میکنند. یا فقط به دنبال گسترش تجارت خود هستند ( مثلا: وام بگیریم شعبه جدیدی را بندازیم. یا الان که خمیر دندان خوب میفروشیم و مطرح شدیم، یک کافه هم بزنیم )
چون فکر میکنند کار جدید و حوزه های جدید هم، همان فرمولها و مسیر قبلی را دارد که طی کردند. اینجا نوعی خود زنی شکل میگیرد. اعتماد به خود و شرایط مطلوب موجود کسبوکار برای آنها باعث میشود مدیران و صاحبین کسبوکار ها تصمیماتی بگیرند که گاها مثل همان شیرجه است…
این شرکتها و کسبوکارها بدون توجه به قابلیت‌های رقابتی، رصد بازار، تحلیل شرایط محیط و یا خواست جامعه. تنها به تولید یا تقلید میپردازند( چون شرکت رقیب و یا فلانی آن کار را کرد ما هم میکنیم). در حالی که سهم بیش‌تر بازار معطوف به محصولاتی و خدماتی است که ارزش بیش‌تری نسبت به رقبا برای مصرف کننده ایجاد نماید یا شروع یک برنامه برندسازی قدرتمند ۳تا۵ساله داشته باشد. بدون رصد بازار و تحقیقات درست، برندی شکل نخواهد گرفت.
برای همین است که همیشه گفته میشود از متخصصین هر حوزه استفاده کنید که علم یک کار را دارند و در آن عمیق هستند. تجربه همیشه در زندگی بشر مفید بوده و خواهد بود. اما گاهی این وزنه علم است که به همه چیز میچربد. علوم شکل گرفتند، پیشرفت کردند؛ ریز و تخصصی شدند که به انسانها کمک کند بفهمند پرواز در آسمانها، نیازمند کراماتی ویژه؛ شرایط الهی خاص و قالیچه‌ی سلیمانی نیست. و همه کس، میتواند با طی کردن مسیری مشخص، اصولی و شفاف، از این توانمندی پرواز به راحتی بهره مند شود. قدرت و زیبایی علم در همین است !
در نهایت پیشنهاد میشود اگر قرار است کار خود را توسعه دهید. وارد یک کسبوکار و حوزه جدیدی شوید، جدا از تمام تجاربی که خود کسب کردید، حتما به متخصصینی مراجعه کنید که واقعا علم دقیق و عمیق در حوزه خاص شما را دارند. تصمیماتی نگیرید که خودزنی باشد !
